جغرافیا

درس شیرین جغرافیا

جغرافیا

درس شیرین جغرافیا

  • ۰
  • ۰

:: استان چهارمحال و بختیاری ::.



چهارمحال و بختیاری

استان چهارمحال و بختیاری یکی از استان‌های کشور ایران است. مرکز این استان شهرکرد است. این استان با ۱۶٬۳۳۲ کیلومتر مربّع وسعت معادل یک درصد از کل وسعت ایران، بیست و دومین استان کشور از نظر مساحت می‌باشد. استان چهارمحال و بختیاری از جمله مناطق کوهستانی فلات مرکزی ایران محسوب می‌شود و بین ۳۱ درجه و ۹ دقیقه تا ۳۲درجه و ۳۸ دقیقه عرض شمالی و ۴۹ درجه و ۳۰ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۲۶ دقیقه طول شرقی گرینویچ قرار دارد. این استان از شمال و مشرق به استان اصفهان، از مغرب به استان خوزستان، از جنوب به استان کهگیلویه و بویراحمد و از سمت شمال غربی به استان لرستان محدود می‌شود. مرکز این استان شهرکرد است با ۲۱۵۰ متر ارتفاع از سطح دریا، مرتفع ترین مرکز استان کشور ایران است.



جغرافیای طبیعی استان چهار محال و بختیاری

موقعیت جغرافیایی و وسعت استان

موقعیت جغرافیایی استان بر روی آب و هوا، نوع پوشش گیاهی، فعالیت های انسانی، راه های ارتباطی و ... تأثیرگذار است. استان چهار محال و بختیاری با وسعت ۱۶۴۲۱ کیلومترمربع در جنوب غربی و در نوار کوهستانی غرب ایران قرار داشته و حدود یک درصد از مساحت کشور را در بر می گیرد.

زمین شناسی استان
از نظر زمین شناسی، قدیمی ترین سنگ های استان چهار محال و بختیاری متعلق به دوران پرکامبرین است که مشتمل بر سنگ های دگرگونی و آذرین می باشند. جدیدترین رسوب ها نیز مربوط به دورهٔ کواترنر بوده که در رودخانه ها به صورت شن، ریگ و قلوه سنگ در مسیر مسیل ها دیده می شوند. زمین های مربوط به پرکامبرین تحت تأثیر پدیدهٔ کوهزایی دچار تغییر شکل و دگرگونی های مهمی شده است و توده های آذرین درونی متنوعی در آن تشکیل شده است. زمین های دورهٔ ترشیاری به صورت مناطق ناهموار و کوهستان های به هم فشرده و مرتفع در مناطق غربی استان گسترده شده اند. زمین های مربوط به دورهٔ کواترنر نیز به صورت مخروط افکنه، پادگانه های آبرفتی و پهنه های نسبتاً هموار بوده و دشت هایی را ایجاد کرده اند.

استان چهار محال و بختیاری در حاشیهٔ غربی صفحهٔ قاره ای ایران و در مجاورت گسل زاگرس واقع است. این استان از دو واحد ساختاری زاگرس (بخش عمده ای از استان) و سنندج  سیرجان (بخش کوچکی از شمال شرقی استان) تشکیل شده است. زاگرس، در محدودهٔ استان ما متشکل از دو زیر واحد به نام های زاگرس چین خورده (زاگرس خارجی) و زاگرس مرتفع (زاگرس داخلی) است. بخش جنوبی و جنوب غربی استان در پهنهٔ زاگرس چین خورده قرار داشته و از کوه ها و دره ها تشکیل شده است. بخش مرکزی استان نیز در منطقهٔ زاگرس مرتفع قرار دارد که از نقاط همجوار خود بلندتر می باشد.

عرض زاگرس مرتفع در شمال غربی استان (زردکوه) حدود ۱۵ کیلومتر و در مرکز استان بیش از ۳۰ کیلومتر است. در این بخش، دره های باریک فرو افتاده و تالاب های کوچک میان کوهستانی به چشم می خورد. از دره های کشیده می توان درهٔ بازفت، کوهرنگ، منج، ونک، سبزکوه و از فرونشست ها می توان دشت های جونقان، فارسان، چغاخور، شلمزار و سولگان را نام برد. اغلب این سرزمین ها در اثر عملکرد گسل ها به وجود آمده اند.

بخش شمال شرقی استان که در محدودهٔ سنندج  سیرجان واقع است. شامل سنگ های دگرگونی و آذرین می باشد که به صورت ملایم چین خورده اند واز ارتفاع کمتری برخوردارند. مرز جداکنندهٔ این دو واحد ساختاری (زاگرس و سنندج  سیرجان)، گسل زاگرس است. این دو بخش در دورهٔ ژوراسیک (اوایل دوران دوم) از هم جدا شده اند و رسوب گذاری اقیانوسی و نشست مداوم در آن صورت پذیرفته است. در اواخر دوران دوم (انتهای کرتاسهٔ فوقانی)، این خشکی ها شروع به نزدیک شدن نمودند. در زاگرس علاوه بر رسوبات متعدد از جنس آهک، گچ، ماسه، شیل، مارن های رنگارنگ، کنگلومرا، دولومیت، گنبدهای نمکی نیز وجود دارد که عبور آب بعضی چشمه ها از روی آنها سبب شور شدن آن شده و بعضی عشایر منطقه با بهره برداری از این نمک، امرار معاش می کنند. جنس اغلب سنگ ها در این استان، رسوبی است و سنگ های آذرین و دگرگونی بسیار کمیاب می باشند، به همین دلیل مهم ترین شکل استفاده از سنگ ها در امور ساختمانی و تزئینی است.


ناهمواری های استان و نحوۀ شکل گیری آن ها

به استان چهار محال و بختیاری بام ایران می گویند. استان چهار محال و بختیاری با میانگین ارتفاع ۲۱۵۳ متر از نظر توپوگرافی یک سرزمین مرتفع کوهستانی است. بر این اساس حدود ۸۵ درصد از مساحت استان را کوه ها و تپه ها و ۱۵ درصد را دشت ها وتالاب ها در بر می گیرد. بلندترین نقطهٔ استان در شمال غربی، زردکوه با ۴۲۲۱ متر و کم ارتفاع ترین نقاط آن در بخش های جنوب غربی، محل خروج کارون با ارتفاع حدود ۸۰۰ متر است. ناهمواری های استان در نتیجهٔ حرکات کوه زایی به ویژه برخورد صفحهٔ عربستان به ایران مرکزی در اواخر دورهٔ ترشیاری به وجود آمده و به صورت قطعی تثبیت شد و سپس در طول دورهٔ کواترنر تحت تأثیر عوامل فرسایش به صورت کنونی درآمده است. بنابراین، در پیدایش و تغییر شکل ناهمواری های استان دو دسته عوامل نقش داشته اند؛ عوامل درونی (گسل، چین خوردگی، روراندگی و …) و عوامل بیرونی (عوامل فرسایش مانند تغییر دما، آب های جاری، یخبندان، پوشش گیاهی و …)

الف) کوه ها به نقشهٔ طبقات ارتفاعی استان(تصویر شمارهٔ ٢ ۲) نگاه کنید. همان طور که می بینید تراکم و ارتفاع کوه ها از شرق به غرب افزایش می یابد. در این منطقه بیش از ۱۶ قلهٔ مهم با ارتفاع بیش از ۳۵۰۰ متر وجود دارد. مرتفع ترین قله، زردکوه بختیاری است که ۴۲۲۱ متر ارتفاع دارد. کوه های استان از نظر زمان پیدایش و شکل ظاهری به دو دسته تقسیم می شوند:

۱ کوه های زاگرس: تمام استان به جز شمال شرقی در محدودهٔ رشته کوه زاگرس با جهت شمال غربی، جنوب شرقی قرار دارد. این کوه ها از نظر زمین شناسی جوان ، مرتفع ، نوک تیز، با دره های تنگ و کشیده می باشند. در نتیجه سرزمین میان آنها نیز کم وسعت بوده و دشت پهناور در آنها دیده نمی شود. جنس سنگ این کوه ها اغلب رسوبی و از نوع آهک است. این کوه ها جزء کانون های آبگیر دائمی می باشند که رودخانه های بزرگ ایران شامل زاینده رود، کارون و دز از آنها سرچشمه می گیرند.

۲ کوه های واحد ساختاری سنندج  سیرجان (ایران مرکزی): کوه های شمال شرقی دارای قدمت بیشتری اند، به همین دلیل شکل ظاهری آنها نیز با زاگرس متفاوت است. این کوه ها کم ارتفاع، گنبدی شکل، فرسایش یافته با دامنه های ملایم و دره های باز می باشند و از سنگ های دگرگونی و آذرین و رسوبی تشکیل شده اند.


فهرست کوه ها و قلل مهم استان چهار محال و بختیاری

کوه/ قله     ارتفاع به متر      کوه/ قله     ارتفاع به متر     کوه/ قله    ارتفاع به متر   کوه/ قله   ارتفاع به متر

کلونچی(زردکوه) ۴۲۲۱          میلی ۳۹۰۹                     ریگ ۳۶۵۰                       مافارون ۳۴۲۰
هفت تنان ۴۰۸۰                  هزاردره ۳۸۷۰                   زرآب ۳۶۳۲                      مینی ۳۴۱۵
شاه شهیدان ۴۱۷۰              کلار ۳۸۲۰                        سالداران ۳۶۱۷                کلک ۳۳۵۰
دوزرده ۴۰۷۰                       خوربه ۳۶۷۶                      چرو ۳۵۹۵                       جهانبین ۳۳۳۵
کرپوش ۳۹۸۵                      کینو ۳۵۱۰                        سبزکوه ۳۵۷۰                  چوبین ۳۳۳۵
هفت چشمه ۳۹۳۷              لجن ۳۵۰۰                       احمدلیوه ۳۵۵۳                 قیصری ۳۲۸۷
فردان ۳۹۳۷                         چری ۳۴۴۲                      دالان ۳۴۲۰                      کرمان ۳۲۲۵


ب) دشت ها دشت های استان ما از مواد آبرفتی و واریزه های قدیمی تشکیل شده اند. اغلب این دشت ها به دلیل شیب کم، منابع آب و خاک نسبتاً حاصل خیز، محل فعالیت های زراعی و استقرار روستاها و شهرها بوده اند. مجموع دشت های قابل زراعت استان، بیش از ۳۵۰۰ کیلومتر مربع است. ویژگی غالب این دشت ها، ارتفاع زیاد آنهاست؛ مثل دشت شهرکرد که در ارتفاع ۲۰۶۰ متری از سطح دریا قرار گرفته است. ارتفاع متوسط دشت های استان حدود ۲۰۰۰ متر می باشد.

بیشتر دشت های استان در سمت شرق تا جنوب قرار گرفته اند. دشت های بخش شرقی بر اثر تراکم آبرفت ها که توسط آب های جاری از ارتفاعات اطراف حمل شده اند تشکیل شده و پهنه های آبرفتی را به وجود آورده اند. در بخش غربی نیز به دلیل فعالیت های شدید کوهزایی، کوه های فشرده و دره های باریک و کشیده به وجود آمده اند.

در استان چهارمحال و بختیاری به علت وجود سنگ های آهکی و انجام عمل فرسایش انحلال آهک، غارهایی به وجود آمده اند که منشأ چشمه های آهکی فراوانی اند. از جمله معروف ترین غارهای استان پیرغار، غار سید عیسی در بیدکل و غار سراب امیدآباد می باشند. غارهای آهکی همواره مورد توجه گردشگران زیادی بوده اند.

نقش ناهمواری ها
ناهمواری ها به طور مستقیم و غیر مستقیم بر زندگی مردم منطقه تأثیر می گذارند. مهم ترین نقش و اهمیت آنها عبارت اند از:
۱ تأمین آب مورد نیاز کشاورزی و شرب
۲ ایجاد مراتع ییلاقی برای زندگی عشایری
۳ استقرار سکونت گاه های شهری و روستایی
۴ ایجاد خاک حاصلخیز جهت زراعت و باغداری
۵ ایجاد جاذبه های گردشگری در فصول مختلف سال


نام و میزان فعالیت لرزه ای گسل های استان چهار محال و بختیاری



وضعیت آب و هوای استان

استان چهار محال و بختیاری با اینکه از وسعت کمی برخوردار است، ولی دارای تنوع آب و هوایی است، به طوری که در نیمهٔ شرقی، نیمه خشک، در قسمت هایی از غرب و جنوب غربی آب و هوای گرم و نیمه مرطوب و در نواحی شمال غربی سرد و معتدل است.

توزیع بارش در استان
با توجه به نقشهٔ بارش، در استان ما میزان بارش از غرب به شرق کاهش می یابد؛ به طوری که میانگین بارش در غرب و شمال غرب استان بین ۱۶۰۰  ۷۰۰ میلی متر و در نواحی مرکزی بین ۷۰۰  ۵۰۰ میلی متر و در شرق استان به ۳۰۰ میلی متر می رسد. . بارندگی در استان از اوایل آبان تا پایان اردیبهشت ماه ادامه دارد و فصل زمستان پر بارش ترین فصل در استان می باشد هر چند در برخی از سال ها این روند، تغییرکرده است.

منشأ بارش ها در استان
در منطقهٔ شمال غرب استان، بارش بیشتر است.  منشأ بارش ها در استان عبارت اند از:
الف) بارش جبهه ای؛ که ناشی از سیستم های جوّی است و عمده ترین نقش را در استان دارد.
ب) بارش کوهستانی (اروگرافیک)

وضعیت دما

نوسانات شدید دمایی و اختلاف زیادی بین حداقل های مطلق و حداکثر های مطلق به خصوص در شمال غربی و شرق استان وجود دارد. به طوری که در برخی سال ها این اختلاف دمایی به بیش از ۷۰ درجه سانتی گراد می رسد.

بررسی وضعیت باد
در بین عناصر اقلیمی، باد تقریباً از شرایط ثابت تری برخوردار است و تغییرات شدید از سالی به سالی دیگر ندارد. بررسی های بلند مدت در ایستگاه های هواشناسی استان نشان می دهد که باد غالب در استان جنوب غربی و غربی است.

دلایل تنوع آب و هوای استان
در تنوع آب و هوایی استان دو دسته عوامل نقش دارند که عبارت اند از:
عوامل فرا منطقه ای : پرفشار جنب حاره ای،  تودۀ هوای غربی و جنوب غربی

عوامل محلی (ثابت) : پوشش سطح زمینی،  ارتفاعات و جهت آنها، عرض جغرافیایی

برخی از این عوامل تقریباً ثابت بوده و طی سال های طولانی اثر یکسانی داشته و یا تغییرات آنها خیلی کند است. برخی دیگر از این عوامل مثل توده های هوا از نوسانات زیاد برخوردارند به طوری که هر سال که جریان های غربی و جنوب غربی قوی باشند میزان نزولات جوّی در استان در حدّ عادی و بیشتر بوده و هر سال که این جریانات، ضعیف باشند دریافت بارش بسیار کم شده و خشکسالی را در پی خواهد داشت.
در فصل گرم، به دلیل حاکمیت پر فشار جنب حاره و عقب نشینی جریان های غربی فصل خشک استان آغاز می گردد. در فصول پاییز و زمستان، جریان های سرد به استان وارد شده و سرمای بسیار شدیدی حاکم می شود. مدت دوام سرما در استان طولانی است؛ به طوری که معمولاً در رسانه ها شهرکرد به عنوان سردترین مرکز استان معرفی می گردد. تیر و مرداد گرم ترین ماه ها و دی و بهمن سردترین ماه های استان اند. گرم ترین ایستگاه، لردگان و سردترین ایستگاه، شهرکرد است.


منابع طبیعی استان

۱ -آب ها

منابع آب
استان چهار محال و بختیاری با داشتن حدود یک درصد از مساحت کشور به دلیل داشتن ارتفاعات بلند و بارش نسبتاً مناسب حدود ۱۰ درصد از آب های جاری کشور را به خود اختصاص داده است که شبکه های عظیم رودهای خروشان کارون، زاینده رود و قسمتی از سر شاخه های دز از آن جمله اند. قسمت عمدهٔ بارش در استان، موجب تشکیل آب های سطحی می شود که با توجه به جهت ارتفاعات و شیب زمین از جنوب غربی، شمال شرقی و شمال استان خارج می گردد. قسمتی نیز به داخل زمین نفوذ کرده و تشکیل آب های زیرزمینی را می دهد.
آب های سطحی: به دلیل شرایط توپوگرافی منطقه، آب های سطحی در قلمرو حوضهٔ رودهای کارون، زاینده رود و دز قرار دارند.

۱ حوضۀ رودخانۀ کارون: حدود ۸۷ درصد مساحت استان در قلمرو حوضهٔ عظیم کارون قرار دارد. این رودخانه پس از طی مسافتی از جنوب غربی استان خارج شده و وارد استان خوزستان می شود و سالانه حدود 9/2 میلیارد متر مکعب آب را از استان تخلیه  می کند. از عمده ترین سر شاخه های این رود در استان می توان به رود کوهرنگ، بازفت، بهشت آباد، خرسان، ونک، منج و … اشاره کرد.

۲ حوضۀ زاینده رود: این رود حدود ۹ درصد از مساحت استان در شمال و شمال شرقی را به خود اختصاص داده و از سمت شمال شرقی از استان خارج می شود. از سرشاخه های عمدهٔ این رود می توان به تونل های ۱ و ۲ کوهرنگ، چشمه دیمه، آب خوربه و نعل اشکنان اشاره کرد. توسط تونل های ۱و ۲ کوهرنگ و چشمهٔ دیمه، سالانه حدود ۷۷۶ میلیون متر مکعب آب از استان خارج می شود و در آیندهٔ نزدیک با بهره برداری از تونل ۳ کوهرنگ قسمتی دیگر از رودخانهٔ کوهرنگ وارد این رودخانه می شود. همچنین طرح انتقال آب از شاخهٔ بهشت آباد (از سرشاخه های کارون) توسط تونل بهشت آباد به فلات مرکزی ایران در نظر گرفته شده است.

۳ حوضۀ رود دز: سرشاخه های رود دز در استان ما در ارتفاعات شمال غربی و در شهرستان کوهرنگ قرار دارند. حوضهٔ این رود حدود ۴ درصد از مساحت استان را دربرگرفته و سالیانه ۳۳۰ میلیون متر مکعب آب را از استان تخلیه کرده و وارد رودخانهٔ دز می کند.

سدها و تالاب ها: قسمتی دیگر از آب های سطحی استان در پشت سدها و در تالاب ها ذخیره شده است که می توان به عنوان نمونه به سدهای کارون ۴، سد بیدکان، نعل اشکنان و تالاب های چغاخور و سولقان اشاره کرد و همچنین سدهای در دست احداث، خرسان ۱ و ۲ و شهریاری از این جمله اند. این آب های ذخیره شده علاوه بر مصارف کشاورزی و تولید برق به دلیل داشتن چشم اندازهای زیبا، زمینهٔ جذب گردشگر را نیز به استان فراهم کرده اند. لازم به ذکر است که با وجود حجم عظیمی از آب های جاری در استان، کم آبی و عدم دسترسی کافی به آب در استان به یک مشکل عمده تبدیل شده است و بسیاری از شهرها و روستاهای استان با کمبود آب روبه رواند.

سد کارون ۴: سد کارون ۴ در جنوب غربی استان و در ۱۸۰ کیلومتری جنوب غربی شهرکرد بر روی رودخانهٔ کارون احداث شده است. هدف از احداث این طرح، تولید انرژی برق آبی و کنترل سیلاب ها می باشد. این سد با ارتفاع ۲۳۰ متر بلندترین سد بتونی دوقوسی کشور است که با ذخیرهٔ ۲ میلیارد متر مکعب آب ، باعث کنترل سیلاب های مخرب رودخانهٔ کارون گردیده است.


مشخصات برخی سدهای استان چهار محال و بختیاری

نام سد               وضعیت                    حجم ذخیره آب (میلیون متر مکعب)

سد کارون ۴        در حال بهره برداری         ۲۲۰۰
سد بیدکان         در حال بهره برداری           ۹/۳
سد نصیرآباد        در حال بهره برداری         ۱۰/۳

سد خرسان ۱      در دست مطالعه            ۱۲۹۱
سد خرسان ۲      در دست مطالعه           ۲۳۰۴

سد خرسان ۳      در دست اجرا               ۱۱۵۸
سد سبزکوه         در دست اجرا                 ۷۵
سد کوهرنگ ۳     در دست اجرا               ۳۶۵/۵
سد باباحیدر        در دست اجرا                ۱۲/۸
سد سورک         در دست اجرا                  ۲۷


آب های زیرزمینی: قسمتی از آب های حاصل از بارش به زمین نفوذ کرده و تشکیل آب های زیرزمینی را می دهد که از طریق چاه و قنات مورد بهره برداری قرار گرفته اند. قسمت عمده ای از آب های زیرزمینی استان در دشت های آبرفتی مورد استفاده قرار می گیرند. دشت های آبرفتی تقریباً بین ۱۴ تا ۱۵ درصد وسعت استان را تشکیل می دهند که بیشتر در نیمهٔ شرقی استان قرار دارند. مقدار آب زیرزمینی در این دشت ها به عواملی چون مقدار بارش، تخلخل، جنس سنگ و نفوذ پذیری بستگی دارند.
عمده ترین دشت های آبرفتی استان عبارت اند از:
۱ دشت شهرکرد ۲ بروجن، فرادنبه ۳ سفید دشت ۴ گندمان، بلداجی ۵  خانمیرزا، آلونی ۶  فارسان، جونقان ۷ شلمزار ۸  لردگان ۹ کیار شرقی ۱۰  جوانمردی.
به دلیل برداشت های مازاد و بی رویه، کمبود بارش در سال های اخیر و خشکسالی ها و تغییر بارش که نوع عمدهٔ آن به صورت مایع است، حجم آب های زیر زمینی در استان به شدت کاهش یافته است به طوری که به دلیل برداشت زیاد، برخی از این دشت ها به
محدودهٔ ممنوعه تبدیل شده اند که عبارت اند از:
۱ دشت شهرکرد، ۲ دشت بروجن (فرادنبه)، ۳ سفید دشت، ۴ دشت جوانمردی.

ویژگی های دشت های استان
۱ کمی ضخامت آبرفت ها در تمامی دشت های استان (حدود ۵۰ متر)؛ که سبب تخلیهٔ سریع آنها شده و در شرایط مناسب بارش نیز سریع تغذیه می شوند.

۲ کاهش شدید سطح ایستابی به دلیل برداشت بی رویه و خشکسالی ها و عدم تغذیهٔ مناسب
۳ به دلیل کاهش سفرهٔ آب زیرزمینی، پدیده نشست زمین اتفاق افتاده است. این امر باعث کم شدن و کاهش حجم تخلخل در آبرفت شده و مقدار ذخیره آب نیز کاهش می یابد.

۴ تغییر کیفیت آب در دشت ها به دلیل فشردگی ذرات خاک و کاهش تخلخل و استفادهٔ بی رویه از کودهای شیمیایی.

دلایل کاهش حجم ذخیرۀ آب سفره های زیرزمینی در استان در این زمینه دو دسته عوامل دخالت دارند:
الف) عوامل طبیعی
۱ خشکسالی های پی در پی
۲ تغییر نوع بارش ها که عمدتاً به صورت مایع است
ب) عوامل انسانی
۱ برداشت اضافه از چاه های م جاز
۲ حفرچاه های غیر مجاز
۳ برداشت بی رویه شن و ماسه از مسیل ها که باعث کاهش سطح نفوذ شده است.
۴ عدم استفاده صحیح آب در بخش کشاورزی
۵  افزایش دفعات کشت به دلیل گرمی هوا
۶  گسترش شهرها و روستاها

۲ -خاک

خاک های استان را می توان با توجه به ارتفاع، منشأ تشکیل، وضع فرسایش، پستی و بلندی، جنس، شکل ظاهری، پوشش گیاهی، شیب و تشکیلات زمین شناسی طبقه بندی کرد. خاک های استان را می توان از نظر عمق به دو دسته تقسیم کرد:
الف) خاک های کم عمق؛ این نوع خاک را در نواحی مرتفع کوهستانی و تپه ها می توان دید. این مناطق با شیب بسیار تند و فرسایش نسبتاً زیادی روبه رو است. وجود سنگ و سنگ ریزه در ارتفاعات، پوشش گیاهی ناچیز در دامنه ها، پوشش گون و گیاهان مرتعی در نقاط مستعد، وجود چراگاه های فصلی و رویش درختان بلوط در ارتفاعات غربی از ویژگی های این نوع خاک هاست.
ب) خاک های عمیق؛ این گونه خاک ها را در دشت های دامنه ای با شیب ملایم، دشت های آبرفتی رودخانه ای و آبرفت های بادبزنی شکل (مخروط افکنه ها) می توان مشاهده کرد. بخش اعظم این خاک ها زیر کشت زراعت های آبی و دیم، باغ های میوه و درختان غیر مثمر قرار دارد.

۳= پوشش گیاهی

پوشش گیاهی تابع عواملی چون آب، خاک، اختلاف ارتفاع و شرایط آب و هوایی است. بارش عمده ترین عامل در تعیین نوع پوشش گیاهی در استان چهار محال و بختیاری می باشد. تغییرات بارندگی و ارتفاع، سبب شکل گیری انواع پوشش گیاهی در این استان شده است؛ به طوری که انبوهی و تراکم پوشش گیاهی از شرق به غرب افزایش می یابد. در مناطق غربی استان در محدودهٔ شهرستان های کوهرنگ (بازفت)، اردل و لردگان، مراتع خوب و جنگل های انبوه بلوط دیده می شود. اما با کاهش بارندگی و پایین آمدن درصد رطوبت به سمت شرق، ابتدا جنگل های بلوط کاهش یافته و به تدریج جای خود را به انواع پوشش بوته ای مانند زالزالک، بادام کوهی، گون و … داده است و در نیمهٔ شرقی استان، یعنی در محدودهٔ شهرستان های شهرکرد،فارسان، کیار و بروجن، پوشش گیاهی، عمدتاً به مراتعی با وضعیت فقیر یا خیلی فقیر محدود می شود.


جنگل ها: جنگل های استان ما حدود ۳۳۵۰۰۰ هکتار، معادل ۲۰ درصد از مساحت استان و ۵ کشور را تشکیل می دهند. پراکنش این جنگل ها از شمال غربی استان در منطقهٔ بازفت به صورت نواری به سمت جنوب غربی و جنوب به طول ۲۱۲ کیلومتر و عرض ۳ تا ۴۵ کیلومتر در ۵ شهرستان کوهرنگ ( ۵۴۰۰۰ هکتار)، اردل ( ۶۰۰۰۰ هکتار)، کیار ( ۳۴۰۰۰ هکتار)، لردگان ۱۵۷۰۰۰ هکتار) و بروجن ( ۲۰۰۰ هکتار) و در پنج حوضهٔ آبخیز رودخانه های بازفت ، ونک ، منج ، خرسان و کارون گسترش ) دارند.

در حدود ۱۹ جامعهٔ جنگلی با ۶۳ گونه درخت و درختچه در این جنگل ها شناسایی شده اند که بلوط غرب اصلی ترین گونه می باشد که به همراه گونه های دیگر مانند بنه، ارس، نارون، بادام، ارژن، افرا، کیکم، زالزالک، داغداغان، پلاخور، زبان گنجشک و … در استان رویش دارند. این جنگل ها در گذشته ای نه چندان دور بسیار انبوه و گسترده تر بوده اند، ولی امروزه قسمت مهمی از آنها از بین رفته و آنچه باقی مانده جنگل تنک شاخه زادی است که از پاجوش ساقه های بریده شده به وجود آمده است.

۴ زندگی جانوری

استان ما به دلیل قرار گرفتن در محدودهٔ مرکزی رشته کوه های زاگرس، در قلمرو اکوسیستم کوهستانی واقع شده و با داشتن شرایط مساعد طبیعی از تنوع زیستی غنی و کم نظیری از گونه های حیات وحش برخوردار شده است. اکثر نقاط کوهستانی و جنگلی این استان در گذشته تا به امروز مأمن حیوانات وحشی بوده است؛ اما متأسفانه جمعیت قابل ملاحظه ای از گونه های حیات وحش استان در سال های اخیر به طور چشمگیری کاهش یافته و بسیاری از گونه های زیبا و ارزشمند استان ما در معرض خطر انقراض قرار گرفته اند. مهم ترین عامل تهدید تنوع زیستی استان، تخریب زیستگاه هاست. علاوه بر آن در چند دههٔ اخیر، صید و شکار بی رویه، غیرمجاز و با استفاده از روش های غیر متعارف و آلودگی های زیست محیطی، صدمات جبران ناپذیری به محیط زیست وارد نموده به طوری که پرندگانی همچون باکلان کوچک، عقاب طلایی، شاهین، بحری، اردک بلوطی و ماهی گورخری از گونه های در معرض انقراض می باشند. از دیگر گونه های جانوری استان می توان به کل و بز، پلنگ، خرس قهوه ای و از پرندگان آن می توان به کبک و پرندگان شکاری اشاره کرد.

مناطق تحت مدیریت ادارۀ کل حفاظت محیط زیست استان

پارک ملی ٤٣٧٢ هکتار
اثر طبیعی ملی ٣٧٩ هکتار
منطقهٔ حفاظت شده ١١٧٣٧٤ هکتار
منطقهٔ شکار ممنوع ١٢٠٥٠٠ هکتار
تالاب ها ٣١٧٠ هکتار
رودخانه ها به طول ١٥٠٠ کیلومتر


جغرافیای انسانی استان چهار محال و بختیاری

تقسیمات سیاسی استان

بر اساس آخرین تقسیمات کشوری در سال ۱۳۹۰ ، استان چهار محال و بختیاری دارای ۷ شهرستان، ۲۲ بخش، ۴۵ دهستان، ۳۱ شهر و ۸۲۰ روستاست.

ردیف نام شهر شهرستان جمعیت رتبه در
شهرستان
۱ شهرکرد شهرکرد ۱۴۸٬۴۶۴ ۱
۲ بروجن بروجن ۴۹٬۰۷۷ ۱
۳ فرخ‌شهر شهرکرد ۲۸٬۹۲۰ ۲
۴ فارسان فارسان ۲۶٬۲۱۹ ۱
۵ لردگان لردگان 41٬۷۲۸ ۱
۶ هفشجان شهرکرد ۲۰٬۰۴۲ ۳
۷ سامان سامان ۱۴٬۷۷۷ ۴
۸ جونقان فارسان ۱۴٬۶۶۰ ۲
۹ فرادنبه بروجن ۱۲٬۶۹۷ ۲
۱۰ بن بن ۱۱٬۶۹۹ ۵
۱۱ سورشجان شهرکرد ۱۱٬۱۲۴ ۶
۱۲ باباحیدر فارسان ۱۰٬۹۲۲ ۳
۱۳ کیان شهرکرد ۱۰٬۹۲۲ ۷
۱۴ بلداجی بروجن ۱۰٬۹۰۵ ۳
۱۵ اردل اردل ۸٬۱۶۲ ۱
۱۶ نقنه بروجن ۸٬۰۸۶ ۴
۱۷ شلمزار کیار ۷٬۰۰۳ ۱
۱۸ گهرو کیار ۶٬۰۹۳ ۲
۱۹ سفیددشت بروجن ۵٬۸۸۰ ۵
۲۰ گندمان بروجن ۵٬۵۷۸ ۶
۲۱ طاقانک شهرکرد ۵٬۵۰۴ ۸
۲۲ سودجان شهرکرد ۵٬۴۱۵ ۹
۲۳ ناغان کیار ۱۱٬۹۲۸ ۱
۲۴ نافچ شهرکرد ۳٬۸۱۴ ۱۰
۲۵ مال‌خلیفه لردگان ۲٬۹۶۲ ۲
۲۶ چلگرد کوهرنگ ۲٬۷۰۸ ۱
۲۷ آلونی لردگان ۲٬۲۹۷ ۳


شیوه های زندگی در استان

در استان چهارمحال و بختیاری سه نوع شیوهٔ زندگی کوچ نشینی، روستایی و شهری رایج است. براساس سرشماری سال ۱۳۸۵ تعداد ۴۴۲۲۹۸ نفر یعنی 51/6 درصد از مردم استان در نقاط شهری، ۴۱۴۶۲۴ نفر معادل 48/3 درصد در نقاط روستایی سکونت داشته و بقیه غیرساکن بوده اند.

۱ زندگی کوچ نشینی
کوچ، حرکتی جمعی و فصلی است که به خاطر انطباق زیستگاه انسان و دام با شرایط اقلیمی و اکولوژیکی انجام می شود. براساس سرشماری سال ۱۳۸۷ تعداد ۱۴۶۵۷ خانوار عشایری یعنی ۹۰۰۱۴ نفر در استان چهار محال و بختیاری به زندگی کوچ نشینی مشغول بوده اند. مهم ترین ایلات استان، عبارت اند از: بختیاری، قشقایی، جرقویه و بویراحمد سفلی.

آن گروه از عشایر که در محدودهٔ استان ییلاق و قشلاق می کنند، « عشایر درون کوچ » و گروه هایی که برای قشلاق به مناطق خارج از استان می روند « عشایر برون کوچ » می نامند. خانواده های درون کوچ، زندگی یکجانشینی را انتخاب کرده اند اما طبق عادت قدیم، تابستان ها را از آبادی خارج شده و در ارتفاعات اطراف آبادی مستقر می شوند. از آنجایی که معمولاً تعداد دام آنها کمتر است، کوچ آنها نیز کوتاه می باشد. درون کوچی از اواسط خردادماه شروع شده و با شروع پاییز به آبادی های خود مراجعت می کنند.

عشایر برون کوچ، معمولاً دام هایشان را با ماشین جابه جا می کنند. این کار به دلیل تسهیل در کوچ و جلوگیری از ضایعاتی است که در هنگام جابه جایی وارد می شود. مسکن عشایر، سیاه چادر (بُهون) است که از موی بز بافته می شود. بزرگ ترین ایلات استان، بختیاری ها هستند. ایل بختیاری به دو شاخهٔ هفت لنگ و چهارلنگ تقسیم می شود. این تقسیم بندی در زمان صفویه و با هدف آسان تر شدن اخذ مالیات از ایل انجام گرفته است. شاخهٔ هفت لنگ به ۵ باب یا بزرگ طایفه تقسیم می شود که عبارت اند از: دورکی باب، بابادی باب، سه دهستانی باب، دینارانی باب و بهداروندباب. ایل چهارلنگ نیز شامل طایفه های محمد صالحی، مَمی وَند (زَلَقی)، موگویی و کیومرثی (کیانرسی، کیان ارثی) است. همچنین در ساختار اجتماعی ایل بختیاری یک نوع تقسیم بندی رایج است که به ترتیب عبارت اند از: ایل، طایفه، تیره، تش، اولاد (کُربُو)، مال و خانوار. اساس فعالیت های تولیدی در میان عشایر، دامداری است. متوسط تعداد دام عشایر در ییلاق ۱۱۳۵۴۸۵ رأس و در قشلاق ۴۷۰۰۰۸ رأس بوده است. از نظر تعداد دام، عشایر بختیاری مقام اول را در میان کلیهٔ عشایر کشور داراست. عشایر علاوه بر دامداری برای رفع نیازهای خانوار خود به زراعت، باغداری و تولید صنایع دستی نیز می پردازند. زراعت در میان عشایر به روش سنتی و اغلب به صورت دیم انجام گرفته و بازدهی زیادی ندارد. از جمله صنایع دستی عشایر، قالی، قالیچه، زیلو، جاجیم،پلاس (چادر)، خورجین، گیوه و نمکدان است.

۲ زندگی روستایی
بخش مهمی از جامعهٔ روستایی استان ریشه در جامعهٔ عشایری دارد که منشأ شهرهای کنونی و آینده است. پراکندگی روستاهای استان متأثر از سه عارضهٔ طبیعی است: منابع آب، ارتفاعات و دشت ها؛ بنابراین، روستاهای استان به سه صورت کلی تفکیک می شوند: روستاهای مناطق کوهستانی، روستاهای مناطق هموار و روستاهای هم جوار رودخانه ها (روستاهای طولی) بیشترین تراکم روستاها در نواحی کوهستانی و نقاط ییلاقی عشایری است. در دشت ها و حاشیهٔ آن تعداد روستاها کم است. علت این امر، امکان حداکثر بهره برداری از اراضی زراعی می باشد. تعداد جمعیت روستاها با پراکندگی جغرافیایی آنها رابطهٔ معکوس دارد. به عنوان مثال، تعداد روستاهای کوهستانی، زیاد و جمعیت آنها کم است و برعکس، تعداد روستاهای داخل دشت ها، کم، ولی از کثرت جمعیت برخوردارند که این گونه روستاها به مرور زمان تبدیل به شهر می شوند.

 انواع روستاها:
۱ از نظر زیستی: روستاهای استان چهار محال و بختیاری به دلیل شرایط خاص زیستی به دو گروه تقسیم می شوند. روستاهای سرزمین بختیاری و روستاهای سرزمین چهار محال. هر گروه از این روستاها ویژگی های خاصی دارند.
الف) روستاهای بختیاری: این روستاها در سمت غرب استان و بیشتر در حوضهٔ رودخانهٔ کارون و قلمرو ییلاقی عشایر بختیاری قرار دارند و متعلق به عشایری اند که زمانی کوچ می نمودند (برون کوچی). علت استقرار عشایر در این گونه روستاها، وجود منابع آب برای کشاورزی است. ویژگی های مشترک این روستاها عبارت است از:
 وسعت کم
 جمعیت نسبتاً کم
 تعداد زیاد
 وابستگی به ساختمان ایلی
 دارای شکل متمرکز و متراکم
 اندک بودن تعداد واحدهای مسکونی
 تولید زراعی بسیار اندک و در حد رفع
مایحتاج زندگی ساکنان
 معمولاً زراعت آنها به صورت دیم بوده و
کشت علوفه رواج دارد.
 دامداری نقش حیاتی دارد.
 کوتاه بودن عمر روستاها

پایین بودن سطح زندگی برخی روستاها به دلیل محدودیت های جغرافیایی؛ که موجب مهاجرت نیروی کار می شود.

ب) روستاهای چهار محال: این روستاها در شرق منطقه و در خاک چهار محال (لار، کیار، میزدج و گندمان) قرار دارند که هم اکنون در محدودهٔ شهرستان های شهرکرد، بروجن و فارسان می باشند. خصوصیات این گونه روستاها عبارت اند از:
 جمعیت نسبتاً زیاد؛گاهی این روستاها به دلیل افزایش جمعیت و گستردگی فعالیت ها به شهر تبدیل می شوند.
 وسعت زیاد
 عدم وابستگی خانوارهای روستایی به
ساختمان و روابط خویشاوندی ایلی
 تعداد زیاد واحدهای مسکونی
 وابستگی به تولید زراعی
 دامداری متکی بر زراعت
 صدور محصولات زراعی و دامی
 پیشرفت شیوه های تولید و به وجود آمدن حرفه های غیرتولیدی
 فعالیت در صنایع دستی (به ویژه قالی بافی) به صورت کارگاهی بوده و جنبهٔ مبادله ای دارد.


۲ از نظر شکل: غالب روستاهای استان ما از نظر شکل، از نوع متمرکزند. علت تمرکز روستاها، کمبود زمین زراعتی، کوهستانی بودن منطقه و محدودیت جغرافیایی، مخروط افکنه ها و عوامل مؤثر در کشاورزی است. در حواشی رودخانه ها و در بافت قدیمی روستاها به ویژه در اطراف زاینده رود، روستاها به شکل طولی (خطی) تمرکز یافته اند. در مناطق کوهستانی غرب، روستاهای کوهپایه ای و گاهی پلکانی مشاهده می شود. در بخش شرقی استان، بیشتر روستاها در سطح دشت واقع شده اند. دیدنی ترین روستاهای حواشی زاینده رود، روستای یاسه چاه است که بیشتر پشت بام ها به هم ارتباط داشته و مردم از دالان های مسقف به عنوان کوچه استفاده می کنند.
منابع درآمد روستاییان استان
درآمد اصلی روستاییان، متکی بر زراعت و دامداری است. تأکید اولیهٔ آنها در تولید زراعی، ابتدا محصولاتی است که نیازهای اولیهٔ زندگی را برطرف سازد مانند گندم، برنج و حبوبات، در مرحلهٔ بعد توجه به آن دسته از فراورده های زراعی است که در دامداری نقش مؤثری دارد؛ مانند شبدر، یونجه و جو. در نهایت در شرایط مناسب به محصولاتی روی می آورند که از محل فروش آنها تأمین سایر نیازهایشان را از بازار مقدور سازد. در باغداری نیز تولید محصولاتی همچون انگور، بادام، گردو و هلو رواج دارد. صنایع دستی، پرورش زنبور عسل، مشاغل آزاد و … از دیگر منابع درآمد روستاییان به شمار می روند.

۳ زندگی شهری
شهرنشینی در استان ما به لحاظ تاریخی سابقهٔ زیادی دارد. اولین شهر استان به مفهوم امروزی، شهرکرد است که در سال ۱۳۱۰ هجری شمسی در اثر توسعهٔ فیزیکی روستای دهکرد به شهر تبدیل شد. شهرنشینی در استان ما، اساساً با استقرار نهادهای دولتی، تأسیس شهرداری و تأمین خدمات عمومی، مشخص می شود. شهرهای منطقه تحت تأثیر سه عامل، یعنی تبدیل اداری روستاهای بزرگ به شهر، رشد طبیعی جمعیت و بالاخره مهاجرت به شهرها از نرخ رشد بالایی برخوردار بوده اند. بیش از ۹۰ درصد نقاط شهری در نیمهٔ شرقی (خاک بختیاری) استقرار یافته اند، که علت طبیعی آن وجود دشت های هموار در این قسمت است.

در گذشته مشکلاتی چون نبودن کارگاه های صنعتی بزرگ، کوهستانی، سردسیر، صعب العبور بودن منطقه و نبودن جاده های ارتباطی مناسب در داخل استان، مانع از رشد مطلوب شهرنشینی در استان می شد. امروزه نیز وجود قطب های بزرگ شهری صنعتی استان های همجوار و روند مهاجرت به سمت آنها (به ویژه اصفهان)، مانع پیدایش و تکامل شهرهای بزرگ می شوند. تحولات سیاسی و اداری پس از انقلاب و سرمایه گذاری های قابل توجهی که در زیربناهای استان و شهرها صرف شد، موجب افزایش مهاجرت از قلمرو عشایر و روستاها به شهرها شده است.
مهم ترین نقش شهرهای استان، زراعتی و خدماتی است. گرچه بعضی نقش های دیگر نیز در شهرها وجود دارد؛ به عنوان مثال، شهرکرد، علاوه بر نقش های بالا دارای نقش مذهبی و دانشگاهی نیز می باشد. سامان و چلگرد، دارای نقش توریستی و سورشجان و طاقانک، نقش ارتباطی دارند. شهرهای استان به دلیل شرایط توپوگرافی و عوامل اقتصادی از رشد محدودی برخوردارند. قرارگیری اکثر شهرها در شیب های تند دامنهٔ کوه ها و افزایش خطر سیل، تأمین انرژی زیاد برای گرمایش (به دلیل پراکندگی ساختمان ها)، کمبود تأسیسات
زیربنایی به خصوص آب و فاضلاب، کم عرض بودن شبکهٔ معابر با توجه به افزایش چشمگیر اتومبیل ها، کمبود فضای سبز و پارک ها، کمبود تأسیسات رفاهی، اشتغال و بیکاری، کمبود کشتارگاه های منطقه ای و … از مهم ترین مشکلات شهرها محسوب می شوند. بنابراین، ایجاد یا تکمیل تأسیسات ایمنی، تأسیس ادارات دولتی، بازکردن خیابان های عریض آسفالته از میان بافت روستایی  سنتی شهرها، ورود مصالح ساختمانی جدید برای تولید مسکن، تراکم ساختمانی (انبوه سازی)، تفکیک باغ ها و مزارع و تغییر شکل اراضی از بی قاعده به اشکال راست، سرمایه گذاری های حجیم در تأسیسات زیربنایی شهرها به خصوص آب و فاضلاب و مخابرات و شبکهٔ معابر، توسعهٔ بازارها و کسب و کار و … از تحولات مهم کالبدی شهرهای منطقه محسوب شده، در نتیجه اثرات مثبتی در زندگی شهری برجای می گذارند.


جمعیت استان و حرکات آن

جمعیت استان، بر اساس سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ بالغ بر ۸۵۷۹۱۰ نفر و ۱۹۳۵۵۸ خانوار بوده است که معادل 1/2 درصد جمعیت کشور را شامل می شده است. از این تعداد ۴۳۱۶۴۶ نفر مرد و ۴۲۶۲۶۴ نفر زن بوده که در ۷ شهرستان توزیع جغرافیایی داشته اند. بیشترین جمعیت در شهرستان شهرکرد و کمترین آن در شهرستان کوهرنگ ساکن بوده اند. متوسط خانوار در سال ۱۳۷۵ در استان 5/31 نفر و در سال ۱۳۸۵، 4/41 نفر است. از کل جمعیت استان در آبان ماه ۱۳۸۵ تعداد ۸۵۴۱۹۲ نفر مسلمان، ۷۲ نفر زرتشتی، ۵۲۰ نفر مسیحی و بقیه پیرو ادیان دیگر بوده اند. 

جمعیت شهری و روستایی

جمعیت شهری استان در سال ۱۳۷۵ حدود ۴۵ درصد و جمعیت روستایی ۵۵ درصد بوده است؛ در حالی که در سال ۱۳۸۵ در مناطق شهری 51/7 درصد و در مناطق روستایی 48/3 زندگی می کردند. در سال ۱۳۸۵ بالاترین درصد شهرنشینی به ترتیب در شهرستان های شهرکرد و بروجن و کمترین درصد مربوط به شهرستان های کوهرنگ و اردل بوده است.


ویژگی های فرهنگی استان چهار محال و بختیاری

مردم شناسی فرهنگی استان (آشنایی با آداب و رسوم مردم استان)

وقتی از فرهنگ صحبت می شود منظور شیوهٔ زندگی، باورها و ارزش های گروهی از انسان هاست که با یکدیگر زندگی می کنند. برای مثال، نوع پوشش، غذاها، گویش ها، آداب و رسوم، عروسی و عزاداری ها، شیوه های گذران اوقات فراغت، آداب معاشرت، باورها و ارزش های اخلاقی و … از مصادیق فرهنگ به شمار می آیند. اگر فرهنگ را به دو قسمت رسمی و عمومی تقسیم کنیم. در این قسمت به شاخص های فرهنگ عمومی مردم استان چهارمحال و بختیاری می پردازیم.

شیوۀ زندگی
در استان چهار محال و بختیاری سه نوع شیوهٔ زندگی را می توان کاملاً از هم متمایز کرد:
۱ شیوهٔ زندگی شهری
۲ شیوهٔ زندگی روستایی
۳ شیوهٔ زندگی عشایری
امروزه تفکیک این شیوه ها تا حدود زیادی دشوار است، چه بسیارند روستاییان یا عشایری که چندین سال از مهاجرت آنها به شهرها می گذرد، ولی هنوز به بیشتر آداب و رسوم قبلی خود پایبندند و بر عمل به آنها اصرار می ورزند.

آداب و رسوم

جشن ها و اعیاد
مراسم عید نوروز: نوروز باستانی در استان چهار محال و بختیاری از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از سنت های این روز باستانی می توان به موارد زیر اشاره کرد: خانه تکانی  نو کردن لباس و لوازم منزل  پختن برخی غذاهای سنتی در شب عید مانند شیر برنج یا کوفته برنجی در فرخشهر و شهرکرد، قورمه سبزی در بروجن  سفره هفت سین  عید رفتگان یا عید علفه  رفتن به زیارتگاه ها و اماکن متبرکه در اکثر شهرهای استان در هنگام تحویل سال  رفتن زنان در صبح زود روز عید به زیارتگاه ها در پردنجان، نافچ و …، تغییر محل سیاه چادر به محل سرسبزتر در بین عشایر هنگام تحویل سال  شال اندازی در شب عید یا یک شب قبل از عید.
شنبه گردش: اولین شنبه سال را زنان و کودکان از خانه بیرون می روند و با چیدن گیاهان خوراکی در مزارع و باغات سال جدید را شروع می کنند.
سیزده بدر ( سیزده بگرد): در روز سیزدهم فروردین ماه در استان چهار محال و بختیاری کمتر خانواده ای را می توان یافت که در منزل باقی مانده باشد و آن روز را در طبیعت نگذراند. در این روز مردم غذای خود را در منزل آماده کرده و همراه با آجیل ، میوه و چای به گردش در طبیعت می پردازند. سبزهٔ خود را به آب انداخته و با انجام بازی های محلی خود را سرگرم کرده و سبزه، گره می زنند و نحوست این روز را از زندگی خود دور می کنند.

اعیاد مذهبی
جشن های مذهبی در بین مردم چهار محال و بختیاری از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردارند. از بین این اعیاد می توان به عید قربان ، عید فطر، عید غدیر و اعیاد نیمه شعبان اشاره کرد. در همهٔ این روزها مردم در مقابل منازل و مغازه ها با دود کردن اسفند و پخش شیرینی و شربت در بین عابرین، به همدیگر تبرک گفته و به شادی می پردازند. از دیگر جشن ها و مراسم شادی در استان می توان به: مراسم ازدواج، خواستگاری، جشن ختنه سوران، مراسم پختن آش دندونی، مراسم آش پشت پا و… اشاره کرد.


مراسم سوگواری
مراسم مربوط به عزاداری در ماه محرم: در این استان تمامی کسانی که در ماه محرم و صفر به دنیا آمده اند با پوشیدن لباس مشکی، مراسم عزاداری شهادت امام حسین (ع) و یارانش را آغاز می کنند.هر چند امروزه به واسطهٔ ارادتی که مردم مذهبی این استان به امام حسین (ع) دارند، بیشتر مردم حداقل در دههٔ اول محرم به پوشیدن لباس مشکی اقدام می کنند. برگزاری مراسم نوحه خوانی در حسینیه ها،مساجد و تکیه ها، پخش غذاهای نذری در بین عزاداران که معمولاً در دههٔ اول محرم هر شب انجام می شود، انجام مراسم روضه خوانی در منازل، برپایی علم ها، راه اندازی دسته های عزاداری در خیابان ها و رفتن به سمت زیارتگاه ها در روستاها و… از رسوم ماه محرم در این استان هستند.

مراسم تعزیه خوانی: تعزیه در میان سنّت های ایرانی رفتاری است آیینی نمایشی که با ساخت و پرداختی تاریخی  دینی در رفتارها و مناسک آیینی کهن ایرانی ریشه دوانده است. تعزیه نه تنها با اسطوره و آیین مرتبط است؛ بلکه با دین و مذهب ایرانیان نیز پیوند خورده است. مسلمانان شیعه در نمایش آیینی تعزیه خوانی، صحنه هایی از وقایع تاریخی که حدود هزار و چهارصد سال پیش در حادثهٔ کربلا اتفاق افتاده است را احیا و بازگو می کنند. نقش و کارکردتعزیه در جامعه بسیار وسیع است چنان که انگاره سازی برای شیوهٔ رفتاری عامه مردم، ایجاد شور قدسی، تطهیر روح و تزکیه نفس، تسکین دردها، تحکیم همبستگی و وحدت، پایداری ارزش های دینی، حفظ و استمرار موسیقی سنتی و غیره از عوامل و آثار تعزیه به شمار می روند. در استان چهار محال و بختیاری نیز همچون سایر استان های کشورمان این آیین مذهبی در برخی از ایام سال خصوصاً در ایام عزاداری امام حسین (ع) با شور خاصی برگزار می گردد. از دیگر مراسم مذهبی در استان می توان به مراسم دههٔ فاطمیه و مراسم احیا در شب های قدر و بستن سرگذر قرآنی در معابر اشاره کرد.

مراسم مربوط به تدفین مردگان: این مراسم در اکثر مناطق استان تقریباً به صورت مشابهی انجام می شود. بر سر قبر بعد از نیمه « مژدگانی » برگزاری مراسم قرآن خوانی در شب بعد از خاک سپاری، سوم، هفته و چهلم، بردن شب اول خاکسپاری و عید مردگان از جمله کارهایی است که در این مراسم صورت می گیرد.

نمونه هایی دیگر از سنّت ها و رسوم اجتماعی در استان:

  • عشایر در سیزده روز اول سال حرکت به سمت ییلاق را شروع نمی کنند. (نحسی عدد ۱۳)
  • چله به در: عشایر در زمان حرکت به سمت ییلاق دو طرف قاش را آتش روشن می کنند.
  • عشایر بختیاری روز پنج شنبه را روز خوبی برای حرکت به سمت ییلاق می دانند.
  • کوبیدن بر روی ظروف مسی در هنگام ماه یا خورشید گرفتگی.
  • بستن اسفند و نمک در منازل برای رفع چشم زخم.

ضرب المثل ها
ضرب المثل ها معرف جهان بینی و بینش یک جامعه اند هر چند می توانند کارکردهای مختلفی داشته باشند. برخی ضرب المثل ها بیانگر رفتارهای اقتصادی اند و برخی رفتارهای اجتماعی و حتی مذهبی یک جامعه را نشان می دهند. به عبارت دیگر ضرب المثل ها بیانگر شیوهٔ زندگی پذیرفته شده در یک جامعه هستند و متناسب با ارزش ها و اعتقادات و باورهای مردم آن جامعه شکل گرفته است. در بین مردم استان چهار محال و بختیاری نیز همچون مردم سایر جوامع ضرب المثل های مختلفی شکل گرفته است.
برخی از ضرب المثل های رایج در استان عبارت اند از:
 علف روی ریشه سبز می شود.
 اگر مهمان یکی بود، براش شتر می کشتند.
 خدا در و تخته را جور می کند.
 برادریمون به جا معامله مون بیگونه.
 ار گپ نداری، بشین سایه برد گپ.( اگر بزرگتر نداری بنشین سایهٔ یک سنگ بزرگ)
 بنگشت بردن بهشت، گ وطن ای وطن.(گنجشک را به بهشت بردند، گفت: وطن ای وطن)
 دنیا گشتن به از دنیا خردنه.(دنیا گردی بهتر از خوردن دنیا است)


نژاد
در مورد خاستگاه نژادی مردم چهار محال و بختیاری به سختی می توان اظهارنظر کرد.قبل از مهاجرت آریایی ها به فلات مرکزی ایران، چهار محال و بختیاری دارای سکونتگاه های آباد فراوانی بوده است. اما شواهد نشان می دهد که فارس زبان های مستقر در چهار محال عمدتاً از مهاجران آریایی اند،که حدود هزار سال قبل از میلاد به این منطقه وارد شده اند. در مورد بختیاری ها، عقاید مختلفی وجود دارد؛ بیشتر مورخین بختیاری ها را ایرانی الاصل می دانند، و معتقدند بختیاری ها از نژاد پارس هستند. آمیختگی قومی: یافته های به دست آمده از پژوهش های مختلف نشان دهندهٔ اختلاط اقوام ساکن در استان چهار محال و بختیاری است. در یک تحقیق که بر مبنای گویش افراد صورت گرفته است، ترکیب جمعیت استان را به ترتیب فارس، فارس و لُر، لُر و تُرک تشکیل داده اند.

زبان و گویش
زبان مردم استان چهار محال و بختیاری از دست نخورده ترین زبان های فارسی است؛ زیرا به دلایل مختلف به ویژه کوهستانی بودن منطقهٔ بیگانگان کمتر توانسته اند به این منطقه وارد شوند. این زبان از ریشهٔ فارسی پهلوی است که در آن لغات ترکی و عربی زیادی وجود ندارد. در این استان، علاوه بر گویش های مختلف زبان فارسی که در اکثر مناطق استان به آن سخن می گویند، می توان به زبان لُری با گویش بختیاری اشاره کرد که بختیاری ها با آن سخن می گویند. از دیگر زبان هایی که به صورت پراکنده در استان مورد استفاده قرار می گیرد، زبان ترکی با ریشهٔ آذری و قشقایی است که مردم برخی مناطق چهار محال با آن زبان صحبت می کنند.


شعر و موسیقی
در بین آثار بیشتر شعرای استان اشعاری به زبان و لهجه های محلی دیده می شود که برخی از آنها به صورت کتاب منتشر شده اند. در موسیقی این منطقه امید، عاطفه، عشق، مردانگی و شجاعت به وضوح دیده می شود. در این استان، نوعی موسیقی به نام موسیقی مقامی وجود دارد که مردم منطقه به آن موقوم می گویند و معروف ترین آن ها ابوالقاسم خان، شیرعلی مردان، وای بلال و ... میباشند.

تعداد مقام ها در ایل بختیاری به ۲۵ مقام می رسد. در بین مردم لردگان نیز آهنگ های بسیار زیبا و دلنشینی دیده می شود که معروف ترین آنها شلیل و دای نی است. موسیقی ها در استان معمولاً توسط «تو شمال ها» نواخته می شوند. در مناطق مختلف چهار محال از جمله شهرکرد و بروجن نیز موسیقی و اشعار محلی خاصی وجود دارد.

پوشش محلی پوشش در استان ما به تفاوت های اقلیمی و فرهنگی، بستگی دارد. پوشاک مردان و زنان بختیاری، با چهار محال متفاوت است. پوشش مردم چهار محال، شباهت زیادی به پوشش مردم در شهرهای دیگر کشورمان دارد.

بازی ها
بازی ها در هر منطقه عموماً متناسب با شرایط جغرافیایی و شیوهٔ زندگی و نیازهای مردم شکل می گیرند. برخی بازی ها لزوماً برای تفریح و سرگرمی به وجود نیامده اند؛ بلکه می توانند برای پرورش قوای جسمی، فکری، عاطفی و اجتماعی مورد نیاز آن منطقه به وجود آمده باشند. در گذشته بازی ها نوعی کار ورزی برای کار و دفاع محسوب می شده اند. که افراد از این طریق خود را برای سازگاری با منطقه آماده می کرده اند. وجود بازی ها و ورزش هایی مانند کشتی، سوارکاری، چوب بازی، تیراندازی، سنگ پرانی، پریدن از روی جوی آب، کوه نوردی، سنگ نوردی در بیشتر نقاط استان این مطلب را به خوبی روشن می سازد. از دیگر بازی های محلی چهار محال می توان به آسیاب بچرخ، زنگوله پا، هفت سنگ، بازی چوب پل، دوز بازی و قایم باشک اشاره کرد.

هنرها و صنایع دستی
۱ قالی بافی: یکی از مشهورترین صنایع دستی استان که از پشم گوسفندان و رنگ طبیعی و با الهام از طبیعت بافته می شود قالی است. نقشهٔ قالی هایی که در استان بافته می شوند به طور عمده: خشتی، سروکاج، گل پتو، جانماز و مسجدی، بوته ای، یلمه و … است. از معروف ترین قالی هایی که در استان بافته می شوند می توان به قالی چالشتری و قالی یلمه (پشم در پشم) که خاستگاه آن عشایر قشقایی ساکن در منطقهٔ بروجن است اشاره کرد که شهرت جهانی دارند. ویژگی ممتاز قالی این استان در رنگ و طرح منحصر به فرد آن نهفته است. به عبارت دیگر طبیعت زیبای استان چهار محال و بختیاری در قالی های بافته شده در این استان تجلی پیدا می کند.
خرسک: نوعی قالی درشت بافت است که پرز آن را با قیچی نمی ریزند. نقشهٔ این نوع قالی معمولاً ابداعی و برگرفته از طبیعت است و بافنده به میل و اراده خویش طرحی را در ذهن می پروراند و اجرا می کند. این نوع فرش معمولاً در بین عشایر و روستاییان مورد استفاده قرار می گرفته و به دلیل ناهموار بودن محل سیاه چادرها و کف اتاق ها در روستا، این فرش ضخیم بافته می شده است.
۲ گلیم بافی: در معنای کلی بار فرهنگی که گلیم بر دوش می کشد در حقیقت القا کنندهٔ یک نوع روش تولید است؛ زیرا کالا های مختلفی در استان، با روش گلیم بافی تولید می شوند. گلیم فرشی است سَبُک که کلیهٔ مصالح آن پشم است و بافندهٔ آن معمولاً زنانِ عشایر و خانواده های روستایی می باشند. بافت گلیم بیشتر شبیه پارچه است تا قالی. و بیشتر به عنوان زیرانداز، خور، خورجین، تاچه و کیسه و ... از آن استفاده می شود. در استان چهار محال و بختیاری چهار نوع گلیم را می توان از یک دیگر متمایز کرد: ۱ گلیم روستایی، ۲ گلیم سومک (گلیم سوزنی بختیاری)، ۳ گلیم پود پیچ، ۴ گلیم پارچه ای جاجیم نوعی زیرانداز است که به چهار کوبی نیز معروف است و تقریباً به شکل گلیم تهیه می شود. از جاجیم به عنوان رختخواب پیچی یا چاچب در بین عشایر استفاده می شده است.
۳ نمد مالی: یکی از قدیمی ترین، زیباترین و تخصصی ترین صنایع دستی در استان چهار محال و بختیاری صنعت نمد مالی است که در سایر مناطق کشور کمتر دیده می شود. نمد از پشم گوسفندان به صورت کاملاً سنتی در بیشتر مناطق استان تولید می شوند. در گذشته به عنوان زیرانداز یا نوعی پوشش برای چوپانان و کشاورزان مورد استفاده قرار می گرفته است. نوعی کلاه نیز از نمد در استان تولید می شود که به کلاه نمدی معروف است و هنوز بیشتر مردان بختیاری از این نوع کلاه استفاده می کنند. شهرهای بروجن و شهرکرد، از مراکز مهم تولید گیوه و نمد در استان هستند.
۴ نمکدان: نمکدان ، تی ور یا چنته از دست بافت های محلی زنان بختیاری است و بیشتر جنبهٔ خود مصرفی داشته و جهت حمل و نگهداری نمک و مواد مشابه خوراکی از آن استفاده می شده است. از مهم ترین مناطق این بافته می توان به لردگان، چلگرد، کوهرنگ و مناطق مختلف بازفت اشاره کرد.

دیگر صنایع دستی استان عبارت اند از: وریس یا وریسین، چوقا (چوغا)، قفل سازی، سنگ تراشی، گیوه دوزی و خاتم کاری.


پیشینۀ تاریخی استان چهار محال و بختیاری

چهار محال و بختیاری در دوران پیش از تاریخ

بر اساس یافته ها و مطالعات باستان شناختی سابقهٔ زندگی انسانی در استان به دوران پیش از تاریخ باز می گردد. قدیمی ترین آثار سکونت به دست آمده در استان به حدود ده هزار سال قبل  دورهٔ نوسنگی  تعلق دارند. با آغاز دورهٔ سنگ و مس و در طول این دوره  پنج تا هفت هزار سال قبل  عملاً انسان های ساکن در منطقه وارد دورهٔ کشاورزی گردیده و به تولید مواد غذایی پرداختند. آثار متعددی از دوران پیش از تاریخ در مناطق مختلف استان کشف شده است. از حدود ۵۰۰۰ سال قبل هم زمان با سایر مناطق، دوران آغاز نگارش یا دوران تاریخی در استان شروع می شود. کشف سفالینه های لب واریخته مربوط به آغاز دورهٔ نگارش در استان و در مناطقی چون دشت شهرکرد و دشت خانمیرزا، آغاز این دوره و ارتباط ساکنان استان با مناطق خوزستان و بین النهرین  میان رودان  را تأیید می کند.


چهار محال و بختیاری در دورۀ تاریخی
چهار محال و بختیاری در دوران پیش از اسلام: بر اساس یافته های باستان شناسی با آغاز دوران تاریخی  یعنی از حدود ۵۰۰۰ سال پیش  بخش های وسیعی از این منطقه مشخصاً در محدودهٔ حکومت ایلام قرار داشته اند. ظاهراً در اواخر هزارهٔ دوم پیش از میلاد این منطقه نقش مهم تری در تحولات سیاسی ایلام داشته است. نتایج به دست آمده از گمانه زنی های انجام شده در منطقهٔ بلداجی در شهرستان بروجن و کشف آجر نوشته ای به خط ایلامی از تپهٔ باستانی قلعه گلی در شهرستان لردگان  که حاکی از احداث یادمان یا بنای مذهبی توسط یکی از پادشاهان ایلام میانه است  نشان می دهد که در حدود ۳۵۰۰ سال قبل این منطقه جایگاه ویژه ای در حکومت ایلام داشته است. محوطه های باستانی مربوط به هزار سال قبل به این سو نشان می دهند که، اندک اندک گروه های مهاجر آریایی این منطقه را مانند سایر مناطق ایران به اشغال خود درآورده و بعد از سرنگونی حکومت ایلام به دست آشوری ها، هخامنشیان با تأسیس امپراتوریِ خود وارث تمدن و فرهنگ ایلامی ها در منطقه شده اند. اگر چه اطلاعات ما از وضعیت استان در دورهٔ هخامنشی محدود است، ولی آثار به دست آمده نشانگرحضور پر رنگ هخامنشیان در منطقهٔ چهار محال و بختیاری است. هم زمان با حکمرانی دولت های هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان وجود مراتع غنی، منطقه را به ییلاق و سکونتگاه تابستانی مهمّ جوامع کوچ روتبدیل کرده که وجود ایل راه های باستانی و حجاری نقوش برجسته در کنار این راه ها به اهمیت فوق العادهٔ مسیرهای ارتباطی که موجب فراهم شدن زمینهٔ ارتباطات اجتماعی و تجاری بین تمدن های جنوب غربی ایران و فلات مرکزی شده است، اشاره دارند. احتمال می رود هم زمان با دولت سلوکیان، حکومت محلی « الیمایی » در بخش هایی از مناطق غربی منطقه با مرکزیت شهر ایذه تشکیل شده باشد.الیمایی ها با استفاده از نبود یک حکومت مرکزی مقتدر پس از سقوط هخامنشیان و نیز شیوهٔ حکومت ملوک الطوایفی اشکانیان، آنان بر قدرت خود افزودند؛ به طوری که نواحی جنوب خوزستان تا خلیج فارس را به اشغال خود در آورده مستقلاً به ضرب سکه پرداختند. اگر چه با تشکیل دولت ساسانی به قدرت حکمرانان الیمایی پایان داده شد. نفوذ سیاسی  اجتماعی، تمدنی و فرهنگی ساسانیان در استان به قدری زیاد بوده که علاوه بر بقایای جاده ها و پل ها، تعداد زیادی اشیاء تاریخی از جمله سکّه و مُهر از این دوره بر جای مانده است. برد گوری ها نیز از دیرین ترین آثار سنگی استان در دوران قبل ازاسلام می باشند که در شهرستان های اردل، کوهرنگ، کیار، فارسان و لردگان پراکنده اند.


استان در دوران اسلامی: اگر چه در مورد گذشتهٔ استان به ویژه در قرون اولیهٔ اسلامی اطلاعات زیادی وجود ندارد و نمی توان سیر مشخصی برای وقایع و تاریخ منطقه بیان کرد، امّا روایات منابع مدوّن اوّلیه در دورهٔ اسلامی نشانگر حضور گروه های متعدد کوچ رو در منطقه است. آثار سکونت انسان در قرون اوّلیهٔ اسلامی استان متعدّد، پراکنده و کوچک اند. به دنبال هجوم اقوام تُرک  غزنوی و سلجوقی  و مغول به منطقه و سپس در دورهٔ حاکمیت اتابکان لُر  ۵۵۰ تا ۸۲۷ ه.ق.  کوچ روی و مخصوصاً کوچ های طولانی به شیوهٔ ییلاق و قشلاق از رونق زیادی برخوردار شد. در تعدادی از متون و نوشته های این دوره، نام های مناطق گندمان، رار( لار) و میزدج به دفعات ذکر شده که نشانگر اهمیت جغرافیایی و تاریخی مناطق نام برده در آن دوران است. بررسی محوطه های باستانی، بناهای تاریخی، امامزاده ها و اماکن مذهبی مربوط به دوره های مختلف اسلامی نشان می دهد که تحولات این منطقه از تاریخ سرزمین ایران تأثیر پذیرفته است.
در آثار نویسندگان، سیاحان و جهان گردانی چون ناصر خسرو، اصطخری و ابن بطوطه، از مناطق مختلف استان نظیر لردگان شرحی به میان آمده است. در هر حال مطالعات و بررسی ها نشان می دهد « کریوه الرخ » و فرخ شهر به صورت « لوردغان » با عنوان که از آغاز دوران اسلامی تا قرن سوم هجری این منطقه جزِء ایالت جبال محسوب می شده است. در سال ۲۳ هجری با فتح نواحی شوشتر و ایذه توسط مسلمانان، کوچ نشینان آن نواحی با اسلام آشنا و به مرور سایر نواحی بختیاری و چهار محال نیز اسلام را پذیرفتند. از اواخر قرن دوم هجری حکّام محلی چهار محال و بختیاری تابع خلفای عباسی شدند و از قرن سوم هجری به بعد است که عنوان « بلاد اللوّر » به استان های کنونی لرستان، ایلام،چهار محال و بختیاری، کهکیلویه و بویر احمد و بخش هایی از استان های فارس و خوزستان اطلاق شد.

استان در دوران اتابکان لُر: از آغاز قرن چهارم هجری با تقسیم منطقهٔ « بلاد اللور » به دو قسمت « لُر کوچک و لُر بزرگ » این عناوین جایگزین عنوان قبلی می گردند و منطقهٔ چهار محال و بختیاری عنوان « لُر بزرگ » را از این زمان تا اواسط دورهٔ صفویه برای خود حفظ می نماید. بعد از تشکیل حکومت اتابکان لُر در سال ۵۵۰ ه. ق. و قرار گرفتن منطقهٔ چهار محال و بختیاری در محدودهٔ این حکومت و همجواری با مرکز حکومت آنها یعنی شهر ایذه، بر اهمیت منطقه افزوده شد. اتابکان لُر با ایجاد ثبات و امنیت در منطقه، اقدامات عمرانی متعدّدی انجام دادند که راه سازی  راه های مالرو  ساخت پل ها، احداث کاروان سراها و مساجد از مهم ترین اقدامات آنان است. دوران اتابکان شاخص ترین دورهٔ اسلامی منطقه است، از همین رو آثار متعدّدی از این دوره در منطقهٔ چهار محال و بختیاری شناسایی شده است. غلبهٔ زندگی کوچ روی فقدان مراکز مهم یک جانشینی در منطقه را توجیه می کند. از قرن ششم هجری در دورهٔ اتابکان لُر « ایالت جبال » به « عراق عجم » تغییر نام داد؛ بنابراین، استان ما در قلمرو این عنوان قرار گرفت. با انقراض حکومت « اتابکان  لُر » در سال ۸۲۸ ه. ق. توسط تیموریان این منطقه همچنان اهمیت خود را در وقایع دولت تیموریان حفظ کرد.

استان در دوران صفویه: در دورهٔ صفویه استان چهار محال و بختیاری به دلیل نزدیکی به شهر اصفهان پایتخت صفویان نقش مهم ایلات و عشایر وجود چراگاه ها و مراتع غنی و سرسبز، مورد توجّه پادشاهان صفوی قرار گرفت. اولین بار در دورهٔ صفویه بود که منطقه ای که قبلاً به نام لُر بزرگ خوانده می شد کم کم به « بختیاری » معروف گشت. در زمان حکومت شاه تهماسب اول صفوی چون کار جمع آوری مالیات این نواحی دچار مشکل شده بود، یکی از خوانین منطقه به نام تاج میرخان استرکی در مقابل پرداخت مالیات سالیانهٔ گزافی، به سرداری منطقه انتخاب شد، ولی پس از مدّتی او به قتل رسید و شاه « میر جهانگیر بختیاری » را به جانشینی وی برگزید؛ میر جهانگیر موظف بود، سالیانه ده هزار رأس قاطر، به عنوان مالیات در اختیار دولت صفوی قرار دهد. همچنین از زمان شاه تهماسب با توجه به تلاش های وی برای انتقال آب کارون به زاینده رود، منطقه مورد توجّه بیشتری قرار گرفت. با به قدرت رسیدن « شاه عباس اول » و انتقال پایتخت صفویان از قزوین به اصفهان و پیگیری طرح انتقال آب کوهرنگ به زاینده رود توسط این پادشاه، بر اهمیت این منطقه بیش از بیش افزوده شده. و در منابع آن دوره از مناطق مختلف چهار محال و بختیاری نام برده شده است. به نوشتهٔ منابع دورهٔ صفوی « خلیل خان » پسر جهانگیرخان پس از وی به حکومت بختیاری رسیده است. بر اساس مطالعات انجام شده بخشی از نقاط استان در این دوره جزِء املاک و متصرفات طوایف کوچ نشین قشقایی بوده است. همچنین در این زمان تعداد قابل توجّهی از ارامنه در نقاط خوش آب و هوای چهار محال اسکان داده می شوند.

هستهٔ اولیهٔ بسیاری از شهرهای امروزی استان در دورهٔ صفویه شکل گرفته است. در این زمان، مرکز حکومتی و دولتیِ منطقه در « قهفرخ » فرخ شهر  قرار داشت. از این دوره آثار و بناهای بسیاری بر جای مانده است.

استان در دوران افشاریه: در دورهٔ افشاریه منطقهٔ چهار محال و بختیاری به دلیل همجواری با شهر بزرگ اصفهان و برخورداری از شرایط طبیعی خاص و به خصوص دارا بودن چمن زارها و چراگاه های وسیع و سرسبز و نیز استقرار ایل بزرگ بختیاری و وجود خوانین و سرکردگان قدرتمند که درصدد دستیابی به قدرت بودند، اهمیت بسیاری داشته است. در این دوره با توجّه به بروز شورش های مختلف علیه دولت مرکزی در منطقهٔ بختیاری و ماهیت نظامی دولت نادری، منطقهٔ چهار محال و بختیاری بارها مورد تهاجم و لشکرکشی قوای نادرشاه افشار قرار گرفته است. مشارکت بختیاری ها در فتح قلعه قندهار توسط سپاهیان نادر یکی از وقایع مهم و ماندگار این دوران است.

ادارهٔ امور « بختیاری » و کار جمع آوری مالیات و سربازگیری در دوران افشاریه، توسط حاکمانی که از سوی نادر به این مقام گمارده می شدند، صورت می گرفت. مرکز حکومت بختیاری در این زمان در « خلیل آباد » در استان خوزستان امروزی بوده است. نادرشاه ادارهٔ امور « چهار محال » را نیز به یکی از سرداران خویش به نام « مُحب علی بیک » واگذار نمود؛ و قریهٔ « شهرک » شهر کیان را مقرّ حکومت وی قرار داد. محب علی بیک علاوه بر ادارهٔ امور منطقهٔ چهار محال به اقداماتی نظیر جمع آوری مالیات، رسیدگی به شکایات، ایجاد امنیت در راه های منطقه و انجام اقدامات عمرانی و احداث بناها و ساختمان هایی چون حمام و مسجد پرداخت.

استان در دوران زندیه: پس از مرگ نادر شاه افشار که در زمان حکومتش سعی کرده بود تا قدرت ایلات و طوایف را درهم شکند  سرکردگان خوانین بختیاری همچون علی مردان خان چهار لنگ و ابوالفتح خان هفت لنگ رقابت خود را با دیگر مدعیان قدرت در صحنهٔ سیاسی کشور آغاز کردند؛ ولی به دلیل وجود اختلافات داخلی و شرایط خاص کشور موفقیتی به دست نیاوردند و کریم خان از طایفهٔ زند به حکومت رسید. در این دوران منطقهٔ چهار محال و بختیاری به دلیل موقعیت ویژه طبیعی و جغرافیایی و نیز حضور خوانین مدعی قدرت، اهمیت بسیار داشته است؛ زیرا این منطقه یا عرصهٔ درگیری ها و جنگ ها بود و یا در مسیر لشکرکشی ها قرار داشت. بنابراین، اسامی بسیاری از مناطق استان در متون و منابع تاریخی این دوره ذکر شده است.

کریم خان نیز در ادامهٔ سیاست دولت های صفوی و افشار، برای مقابله با شورش ها، دست به جابه جایی گسترده گروهی از طوایف بختیاری زد. با این حال در این دوره، اقداماتی در زمینه های عمران و آبادانی منطقهٔ چهار محال و نیز در مسیر آموزش امور مذهبی و حمایت از سادات به عمل آمد. هم زمان با حکومت زندیه، مرکز حکومتی چهار محال پس از قتل « محب علی بیک » و با ظهور خاندان با نفوذ « ریاحی » به قریهٔ « چالشتر » منتقل شد.

استان در دوران قاجاریه: با تشکیل حکومت قاجاریه، آنان برای حفظ قدرت و موقعیت خود و نیز جلوگیری از شکل گیری یک جریان مخالف قدرتمند، سیاست ایجاد تفرقه و اختلاف بین ایلات و قبایل را در پیش گرفتند. در این دوره حکومت منطقهٔ بختیاری، ابتدا در دست خوانین چهار لنگ و پس از سرکوبی شورش « محمد تقی خان » و از زمان پادشاهی ناصرالدین شاه به دست « حسین قلی خان » از خوانین طایفهٔ هفت لنگ افتاد که با تأیید دولت مرکزی او چند سالی با اقتدار حکومت کرد؛ اگرچه مدتی بعد، ترس از قدرت گیری بیش از حدّ او، موجبات قتلش را فراهم کرد. از آن پس، بر اثر سیاست تفرقه افکنانهٔ قاجارها مبنی بر تقسیم قدرت بین دو خاندان ایل خانی و ایل بیگی، تا مدت ها قدرت مؤثری در بختیاری شکل نگرفت. در این دوران « محمود خان » حاکم منطقهٔ چهار محال نیز به دلیل سرپیچی از اوامر حکومتی به قتل رسید و برادر زاده اش « حاج محمدرضا خان » به حکومت منطقهٔ چهار محال رسید؛ وی شخصی مقتدر و کاردان بود و اقدامات عمرانی بسیاری چون احداث مسجد، حمام ، قلعه و... در چالشتر و روستاهای اطراف انجام داد. پس از مرگ وی « خان بابا خان » به قدرت رسید که به دلیل بروز اختلافات خانوادگی، خوانین چهار محال قدرت خود را از دست دادند و مدتی بعد حکومت چهار محال به « رضا قلی خان ایل بیگی » واگذار گردید.
یکی از وقایع مهم تاریخ استان در دورهٔ قاجاریه، نقش مهم مردم استان در جریان اعادهٔ مشروطیت (مشروطهٔ دوم) و مقابله با استبداد محمدعلی شاهی بود. به دنبال تقاضاهای اعضای کمیتهٔ مشروطه خواهان اصفهان و علمای با نفوذی چون حاج آقا نوراللّه اصفهانی مجاهدین مشروطه خواه چهار محال و بختیاری به فرماندهی خوانین با نفوذ بختیاری به ویژه حاج ابراهیم خان ضرغام السلطنه، نجف قلی خان صمصام السلطنه  و حاج علی قلی خان سردار اسعد دوم پس از آزاد سازی اصفهان از دست قوای دولتی، به همراهی نیروهای مشروطه خواه گیلان و آذربایجان، در سال ۱۲۸۷ ه.ش. با شکست قوای محمدعلی شاه تهران را تصرف و به دوران استبداد صغیر پایان دادند.

از این پس خوانین بختیاری، موفق به دستیابی به مقامات و مناصب مهم دولتی و موقعیت های مناسب اجتماعی و اقتصادی شدند. حضور کمپانی « لینچ » در منطقه و قرارداد خوانین بختیاری با آنان برای احداث جاده ای کاروان رو که خوزستان را به اصفهان متصل می کرد؛ و نیز قرارداد انگلیسی ها در مورد نفت جنوب با خوانین بختیاری نیز شرایط و موقعیت های مناسبی برای آنان فراهم آورد. کاخ قلعه های زیادی از این دوره در مناطق مختلف چهار محال متعلق به خوانین بر جای مانده است.

وجه تسمیه

« چهار محال » که حداقل از قرن ششم هجری قمری بدین نام شهرت داشته است؛ شامل محال چهارگانهٔ لار (رار)، کیار (کلار)، میزدج (مزدج) و گندمان (کندمان) می باشد. « بختیاری » هم نام یک ایل و هم نام یک منطقهٔ جغرافیایی است، که به دلیل استقرار بخشی از ایل بختیاری در این منطقه بدین نام خوانده می شود. ایل بختیاری شامل دو شاخهٔ بزرگ چهار لنگ و هفت لنگ است. از عصر صفویه در متون و بخشنامه های دولتی به دو منطقهٔ « چهار محال » و « بختیاری » اشاره شده است. این مناطق در طول تاریخ به لحاظ سیر تحولات تقسیمات کشوری، فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشته اند؛ تا آن که با تصویب قانون ایالات و ولایات در سال ۱۲۸۵ ه. ش. تا حدودی وضع کنونی چهار محال و بختیاری تثبیت شد. منطقهٔ چهار محال و بختیاری تا سال ۱۳۲۱ ه.ش. با سه بخش شهرکرد، اردل و لردگان به صورت توابع شهرستان اصفهان استان دهم  اداره می شد. در این سال بخش شهرکرد به شهرستان تبدیل و در سال ۱۳۳۲ ه.ش. شهرستان شهرکرد به فرمانداری مستقل « بختیاری و چهار محال » تبدیل و از سال ۱۳۳۷ ه.ش. تحت عنوان فرمانداری کل « چهار محال و بختیاری » با سه شهرستان شهرکرد، بروجن و ایذه در تقسیمات کشوری جای گرفت. در سال ۱۳۴۱ ه.ش. شهرستان ایذه از آن جدا و سرانجام در سال ۱۳۵۲ ه.ش. فرمانداری کل چهار محال و بختیاری با مرکزیت شهرکرد به استان تبدیل گردید.


توانمندی های استان چهار محال و بختیاری

قابلیت ها و جاذبه های گردشگری استان

استان چهارمحال و بختیاری به دلیل برخورداری از مواهب خدادادی همچون طبیعت زیبا، هوای مطلوب، به ویژه در فصول بهار و  تابستان، زیست گاه های حیات وحش، فضاهای روستایی و عشایری، آثار تاریخی و باستانی، صنایع دستی بسیار زیبا، جاذبه های علمی فراوان، امکانات ورزشی گوناگون و … پذیرای گردشگران زیادی از سراسر ایران است.
مناطق گردشگری استان عبارت اند از :
۱ قطب محور شهرکرد، سامان، پل زمانخان
۲ شهرکرد، سد زاینده رود، حاشیهٔ رودخانهٔ زاینده رود
۳ شهرکرد، فارسان، چلگرد، بازفت
۴ شهرکرد، بروجن، تالاب چغاخور، منطقهٔ حفاظت شدهٔ سبزکوه

۵  شهرکرد، تالاب گندمان، لردگان
۶  شهرکرد، اردل، حاشیهٔ رودخانهٔ کارون

الف) جاذبه های طبیعی استان
مهم ترین جاذبه های طبیعی استان عبارت اند از:
چشمه های فراوان معدنی (شور و شیرین)، تالاب ها، رودخانه های آرام و خروشان، آبشارها، غارهای آهکی، هوای متبوع در فصول بهار و تابستان، کوه های مرتفع، جنگل ها، مراتع و …

با توجه به اینکه استان چهارمحال و بختیاری از نظر آب و هوا جزِء چهار استان دارای بهترین شرایط در کشور محسوب می شود، جاذبه های طبیعی استان را می توان به فصول مختلف نیز تقسیم کرد. زیباترین فصل جهت بازدید از مناظر طبیعی استان، بهار است. در این فصل، طبیعت سرسبز به همراه چشمه های فراوان و هوای متبوع، مناظر چشم نوازی را ایجاد می نماید، به طوری که ۸۹ درصد گردشگران وارد شده به استان در سال ۱۳۸۷ در فصل بهار به استان سفر کرده و در فصل زمستان فقط ۱ درصد گردشگر به استان وارد شده اند.

ب) جاذبه های تاریخی، مذهبی، فرهنگی، مردم شناسی
از آنجایی که استان ما از پیشینهٔ تاریخی غنی برخوردار است و همواره بخشی از کانون فرهنگ و تمدن ایران زمین و زادگاه شعرا، نویسندگان، عالمان و عارفان بزرگ بوده است، دارای جاذبه های مهم تاریخی، فرهنگی، مذهبی و هنری است.

اسامی بعضی آثار و جاذبه های تاریخی، فرهنگی، مذهبی و هنری استان

نوع اثر                                 نام                            اثر موقعیت

قلعه                                   سردار اسعد بختیاری     شهرجونقان
                                         امیر مفخم بختیاری       شهرستان کیار روستای دزک
                                         قلعه ابوالقاسم خان      شهر اردل
                                         قلعهٔ بارده                    شهرستان شهرکرد  روستای بارده
                                         قلعهٔ دهناش                شهرستان کوهرنگ  روستای دهناش
                                         قلعهٔ تبرک                    شهرستان کوهرنگ  روستای تبرک
                                         قلعهٔ ضرغام السلطنه     شهر فرادنبه
                                         قلعهٔ امیر مجاهد           شهرستان شهرکرد  روستای شمس آباد
                                         قلعهٔ چالشتر                شهرستان شهرکرد  چالشتر


مسجد تاریخی                     اتابکان                        شهرکرد
                                         جامع فارسان               فارسان
                                         جامع کیان                   کیان
                                         حاج شیخ علی            بروجن
                                         سونک                        شهرستان اردل  روستای سونک
                                         جامع شهرکرد(خان)      شهرکرد
                                         جامع چالشتر              چالشتر
                                         جامع نقنه                  شهرستان بروجن  نقنه


امامزاده                              حلیمه و حکیمه خاتون   شهرکرد
                                        حمزه علی                   نزدیکی بلداجی
                                        باباپیراحمد                   شهرستان شهرکرد  نزدیکی بن
                                        سیدبهاءالدین محمد      روستای شیخ شبان
                                        شاهزاده عبدا...           روستای سورک
                                        سید میراحمد و حیدربن مالک       باباحیدر


عمارت                               ستوده و آزاده               چالشتر
                                        آینه                            شهرکرد
                                        خانه های قدیمی بروجن   بروجن


پل                                    زمان خان                      نزدیکی سامان
                                       دوپلان                           روستای دوپلان
                                       بن                                بن  
                                       مصلی                           بروجن
                                       بهشت آباد                     روستای بهشت آباد
                                       خراجی                          روستای خراجی
                                       مروارید                           روستای شلیل
                                       کره بس                         مسیر بروجن  لردگان
                                       دوازده امام                     روستای دوازده امام              
                                       بارز                               شهرستان لردگان  روستای بارز
                                       هوره                             روستای هوره


قبور قدیمی                       قبور ارامنه                      در شهرستان های لردگان، بروجن و کیار
                                      قبور قدیمی سینی           روستای سینی
                                      قبور قدیمی نقنه              روستای نقنه
                                      قبور قدیمی فرادنبه           فرادنبه
                                      قبور قدیمی کرد شامی     شهرستان بروجن  روستای کردشامی
                                      قبور قدیمی گهرو              گهرو
                                      قبور قدیمی سرتشنیز       شهرستان کیار سرتشنیز


برد گوری                          برد گوری های واقع در شهرستان های اردل و کوهرنگ


حمام تاریخی                   مکتب خانه                      بروجن
                                     پرهیزکار                          شهرکرد
                                     درب امامزاده                    شهرکرد

                                     ناغان                             ناغان


کتیبه                              هفشجان                      هفشجان
                                     گردنه رخ                        شهرستان شهرکرد  گردنه رخ
                                     خداآفرین                        بازفت
                                     مشروطیت                     شهرستان فارسان  روستای ده چشمه
                                     سراب بکان                    جونقان
                                     سراب جونقان                جونقان                
                                     پل مروارید                      شهرستان اردل  شلیل

 

روستاهای تاریخی            یاسه چاه                     شهرستان شهرکرد
                                     سرآقاسید                    شهرستان کوهرنگ


lمنبع : gardesh.info
  • ۹۴/۰۲/۰۲
  • قائم تقی پور

چهار محال و بختیاری

نظرات (۳)

خواهی ار دانی محال اربعه باشد کجا -

هست آن لار و کیار میزدج با گندمان -

مرکز نشر سخن دانی و کوشش بوده است -

قهفرخ ، سامان و دزک ، جونقان -

من از زمان های دور با قدمت چهارمحال اشنا بوده ام و مطالعه داشته ام  بختیاری ها واقعا دوران طلایی را در این سرزمین داشته اند . اما متاسفانه برای مردم کارهای خدماتی انجام نداده اند و آثار زیادی بجز قلعه هایی که خود در ان سکونت داشته اند کار عام المنفعه ای انجام نداده اند چرا نمیدانم

قلعه هایی زیبا مانند - قلعه دزک - جونقان و چالشتر  واقعا شاهکار به حساب می ایند

  • پروین عیدی
  • سام لطفا منبع مطالب را دردر پایان بنویسید با تشکر

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی